طیبه هوکری؛ همایون مرادنژادی؛ محمد سلاورزی
دوره 3، شماره 10 ، اسفند 1401، ، صفحه 1-14
چکیده
برنامهریزی برای اشتغال و توسعه فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، نیازمند شناخت وضعیت متغیرهای اقتصادی اجتماعی و زیستبوم کسب و کار است. با آگاهی از نشانگرهای بازار کار مناطق روستایی میتوان گزینههای بهینه توسعه اقتصادی برای این مناطق را سامان داد. شواهد موجود بیانگر نامتوازن بودن بازار کار در مناطق مختلف ...
بیشتر
برنامهریزی برای اشتغال و توسعه فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، نیازمند شناخت وضعیت متغیرهای اقتصادی اجتماعی و زیستبوم کسب و کار است. با آگاهی از نشانگرهای بازار کار مناطق روستایی میتوان گزینههای بهینه توسعه اقتصادی برای این مناطق را سامان داد. شواهد موجود بیانگر نامتوازن بودن بازار کار در مناطق مختلف روستایی استان ایلام است. این پژوهش باهدف سطحبندی مناطق روستایی استان ایلام بر اساس نشانگرهای کلیدی بازار کار انجام گردید. روششناسی پژوهش، توصیفی- تحلیلی و گردآوری دادههای موردنیاز بهصورت اسنادی و کتابخانهای انجامشده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای topsis، SPSS و GIS انجام گرفته است. در این پژوهش دادههای تعداد 30 شاخص کلیدی اقتصادی این استان با استفاده از تکنیکهای تاپسیس و تحلیل خوشهای مورد تحلیل قرار گرفته است. نشانگرهای منفی به نشانگرهای مثبت تبدیلشده و با استفاده از مدل رتبهبندی تاپسیس، اقدام به رتبهبندی شهرستانهای استان شده است. نتایج نشان داد که شهرستانهای مهران و دهلران به ترتیب توسعهیافتهترین و توسعهنایافتهترین شهرستانهای استان از نظر برخورداری از نشانگرهای بازار کار در مناطق روستایی بودهاند و در بین شهرستانهای استان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد. بنابراین بهجز شهرستان مهران، دیگر شهرستانهای استان وضعیت بهینهای ازنظر نشانگرهای بازار کار ندارند. این یافته نشاندهنده این موضوع است که پراکنش فرصتهای شغلی در بین شهرستانها یکسان نیست. شهرستانهای دره شهر، ایوان، شیروان چرداول، آبدانان و دهلران در سطح توسعهنیافته قرار گرفتهاند که نشاندهنده پایینترین سطح برخورداری از نشانگرهای بازار کار است و شرایط نامطلوب مناطق روستایی این شهرستانها را از نظر نشانگرهای بازار کار نشان میدهد. این سطح شامل بیشتر شهرستانهای استان است. پیشنهاد میشود مناسب نبودن نشانگرهای بازار کار شهرستانهای دره شهر، ایوان، شیروان چرداول، آبدانان و دهلران در دستور کار شورای برنامهریزی استان قرار گیرد و سازوکارهای بهینه و امکانپذیر برای افزایش تخصیص اعتبارات اشتغالزا برای مناطق روستایی این شهرستانها تدوین شود.
فتانه طالب پور؛ حسین شعبانعلی فمی؛ علی اکبر براتی؛ محمد آصف شایق
دوره 3، شماره 7 ، خرداد 1401، ، صفحه 78-93
چکیده
تغییر اقلیم یکی از چالشهای اساسی پیشروی بشر کنونی است. درنتیجه، جلوگیری از تغییرات آب و هوایی و تخریب منابع طبیعی از الزامات حفظ کیفیت زندگی نسلهای فعلی و آینده است. از راهکارهای تحقق این مهم توجه به توسعه کسبوکارهای سبز و افزایش سطح سبز بودن کسبوکارهای موجود است. کسبوکار سبز شغل شایستهای است که ضمن تولید کالاها و خدمات، ...
بیشتر
تغییر اقلیم یکی از چالشهای اساسی پیشروی بشر کنونی است. درنتیجه، جلوگیری از تغییرات آب و هوایی و تخریب منابع طبیعی از الزامات حفظ کیفیت زندگی نسلهای فعلی و آینده است. از راهکارهای تحقق این مهم توجه به توسعه کسبوکارهای سبز و افزایش سطح سبز بودن کسبوکارهای موجود است. کسبوکار سبز شغل شایستهای است که ضمن تولید کالاها و خدمات، به حفظ و احیاء کیفیت محیطزیست و بهبود اقتصاد روستا کمک مینماید. نظر به اهمیت زنان روستایی در کسبوکارهای روستایی، تحقیق حاضر به برسی الزامات و سازوکارهای توسعه کسبوکارهای سبز در بین زنان روستایی پرداخته است. جامعه آماری شامل زنان روستایی دارای کسبوکار در شهرستان ری (246 نفر) و کارشناسان این حوزه (80 نفر) بود. از این میان 202 زن روستایی و 50 کارشناس بهعنوان نمونه مطالعه شدند. نمونهها به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمعآوری داده دو عدد پرسشنامه محقق ساخته بود و برای تجزیهوتحلیل دادهها علاوه بر آمارههای توصیفی از ضریب تغییرات و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. مقایسه کارشناسان و زنان روستایی نسبت به الزامات توسعه کسبوکارهای سبز در میان زنان روستایی نوعی تفاوت آشکار ادراکی نسبت به این موضوع را در میان این دو گروه نشان میدهد، بهگونهای که از دیدگاه زنان روستایی آنچه در اولویت بوده و از اهمیت بیشتری برخوردار است دارا بودن برخی ویژگیهای فردی و شخیتی نظیر روحیه کارآفرینی و تمایل جهت ورود به کسبوکارهای سبز است. حالآنکه از نگاه کارشناسان وجود امکانات و زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی ازجمله مهمترین الزامات توسعه کسبوکارهای سبز برای زنان روستایی تشخیص داده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی الزامات توسعه کسبوکارهای سبز در شش عامل اصلی گروهبندیشدهاند که رویهمرفته حدود 76 درصد واریانس کلیه نشانگرها را تبیین کردندکه حد مطلوب و مناسبی است. نتایج این تحقیق نشان داد که توسعه کسبوکارهای سبز روستایی مستلزم توجه به مؤلفههای اطلاعاتی و ارتباطی،آموزشی و ترویجی، بازاری و مدیریتی، فرهنگی و نگرشی، دانشی و انگیزشی و در نهایت مالی و اقتصادی است. همچنین، سازوکارهای این مهم شامل توسعه بستر و زیرساختهای حمایتی، تسهیل ارتباطات و شبکهسازی، توانمندسازی اجتماعی- اقتصادی و در نهایت توسعه شایستگیهای حرفهای است.