ندا نجفی؛ مهران علی الحسابی
دوره 3، شماره 7 ، خرداد 1401، ، صفحه 20-41
چکیده
در حال حاضر بستر طبیعی، جغرافیایی و کالبدی روستاها که بخش مهمی از مفاهیم کالبدی روستاها را شکل می دهند در طراحی های جدید، چندان مورد توجه قرار نمی گیرند؛ این مسئله سبب شده است علیرغم تفاوت های زمین های، بافت های جدید روستایی در اکثر مناطق کشور مشابه یکدیگر شوند و ساختار منسجم بسیاری از روستاها در توسعه بافت ...
بیشتر
در حال حاضر بستر طبیعی، جغرافیایی و کالبدی روستاها که بخش مهمی از مفاهیم کالبدی روستاها را شکل می دهند در طراحی های جدید، چندان مورد توجه قرار نمی گیرند؛ این مسئله سبب شده است علیرغم تفاوت های زمین های، بافت های جدید روستایی در اکثر مناطق کشور مشابه یکدیگر شوند و ساختار منسجم بسیاری از روستاها در توسعه بافت روستا، درمعرض زوال و نابودی قرار گیرند؛ روستاهای شمال ایران نیز از این وضعیت مصون نمانده و از شخصیت کالبدی آنها، خصوصیات بارزی باقی نمانده و بافت جدید، به صورتی ناهمگون و بدون شناخت و توجه به مفاهیم موجود در معماری منطقه، طراحی شده که با روندی فرسایشی، نابودی اصالت محیط کالبدی را در پی داشته است. هدف این پژوهش، استخراج مفاهیم و معیارهایی است که کالبد روستا را متمایز کرده و شباهتش را با جامعه همسان آشکار نماید. در این مسیر، درک و فهم ارزشهای زمینهای بسیار کارگشا و مفید بوده و برای نزدیک شدن به الگوی جدید، بسیار مهم تلقی می شوند، بنابراین در بخش اول مفاهیم اصلی پژوهش شامل زمینه، روستا و معماری روستایی بررسی شده و در نهایت ویژگی های معماری روستایی زمینه گرا و معیارهای قابل بررسی از دیدگاه رویکرد زمینه گرایی، ارائه شده است؛ در بخش دوم بـا انتخـاب 3 نمونه از میان خانههای روستای بلیران (واقع در استان مازندران-شهرستان آمل)، به سنجش و ارزیابی این مفاهیم و معیارها در خانههای روستا پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ویژگی های معماری روستایی زمینه گرا، قابلیت تطبیق با کالبد روستا را دارا میباشد و می تواند بهترین و مناسبترین الگو برای دستیابی به معماری در این منطقه باشد؛ بنابراین با بهره گیری از این ویژگی ها و معیارهای بررسی شده، امکان دستیابی به گونه ای از معماری وجود دارد که در امتداد معماری گذشته واقع شده و با کمک امکانات امروزی و پتانسیل های محیط، جریان منطقی و صحیحی در توسعه کالبدی بافت ایجاد می نماید.