مهرداد دانش دوست؛ کوروش افضلی؛ افسون مهدوی
دوره 4، شماره 14 ، اسفند 1402، ، صفحه 71-86
چکیده
فضاهای عمومی نقشی حیاتی در انرژی بخشیدن به زندگی مدنی در جامعه مصرفی معاصر ایفا میکنند فضاها در محیط شهری در حل مشکلات و رفع انزوای اجتماعی، اقتصادی و... ناشی از فرآیندهای شهرنشینی نقش اساسی دارند تصور فضا بدون محتوا و روابط اجتماعی و در مقابل درک و تصور جامعه بدون اجزاء و مناسباتِ فضایی مشکل است. حوزه عمومی فراهم کننده شکلگیری و ...
بیشتر
فضاهای عمومی نقشی حیاتی در انرژی بخشیدن به زندگی مدنی در جامعه مصرفی معاصر ایفا میکنند فضاها در محیط شهری در حل مشکلات و رفع انزوای اجتماعی، اقتصادی و... ناشی از فرآیندهای شهرنشینی نقش اساسی دارند تصور فضا بدون محتوا و روابط اجتماعی و در مقابل درک و تصور جامعه بدون اجزاء و مناسباتِ فضایی مشکل است. حوزه عمومی فراهم کننده شکلگیری و تحقق جامعه مدنی بوده و فضای شهری تجلی کالبدی حوزه عمومی است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل تاثیر شبکه اقتصادی در قالب نظام فعالیتی- عملکردی بر شکلگیری قرارگاه-های رفتاری در محدوده پیادهراه سبزه میدان شهر زنجان به عنوان فضای عمومی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شهروندان رهگذر و کسبهای است که به اهداف مختلف حضور داشتهاند. برحسب فرمول کوکران و با روش نمونهگیری تصادفی ساده، 340 نفر به عنوان نمونه مورد پرسشگری قرار گرفتهاند. به منظور تعیین الگوهای رفتاری افراد، چهار نوع الگوی مشاهده شده برروی عابران پیاده اتخاذ شد و رصدها دریک زمان مشخص ساعات صبح وعصر درمیان مردان و زنان درنظر گرفته شد. شاخص-های نظام شبکه اقتصادی در قالب نظام فعالیتی-عملکردی در چهار لایه متفاوت براساس تکنیک تصمیم گیری ویکور رتبهبندی شدهاند. یافتهها نشان داد که هر چهار لایه دارای بررسی شده نظام فعالیتی عملکردی متفاوت از یکدیگر میباشند. منطق اجتماعی فضا نشان داد قطعه چهار، پیادهراه سبزه میدان از نظر نظام فعالیتی-عملکردی قرارگاه رفتاری مستعدتر از سایر قطعات محدوده بوده و در فضای تولیدشده و مسبوق به تاریخ، پیش از آنکه اجتماعی شونده باشد، به واسطهی شبکههای حضوریِ مختلف اقتصادی، اجتماعی کننده است. همچنین عامل زمان شاید به تنهایی بتواند قرارگاههای رفتاری جزیرهای را تولید نماید مانند دستفروشی مقابل مسجد جامع در زمان اقامه نمازها، ولی رخداد رفتارهای اجباری نمیتواند عامل شکلدهنده قرارگاه رفتاری باشد و با ایجاد ارتباط دو سویه با سایر قابلیتها و جذب فعالیتهای اختیاری تاثیرگذار بوده و عامل مداخلهگر جهت تولید قرارگاههای رفتاری میباشد.
اکبر حسین زاده؛ حسین فراهانی؛ لطیفه شفیعی
دوره 4، شماره 14 ، اسفند 1402، ، صفحه 87-104
چکیده
سکونتگاههای روستایی در سالهای اخیر با هدف دستیابی به شرایط مساعد زندگی و ایجاد برابری، عدالت، کاهش فقر و نابرابری، ، بویژه نابرابری بین شهر ها و روستاها، در معرض طرحها و پروژههای بزرگ عمرانی با حجم سرمایهگذاری بالا قرار گرفتهاند تا زمینه تثبیت جمعیت را در روستاها فراهم کنند. این مقاله به بررسی و ارزیابی اثرات اقدامات عمرانی ...
بیشتر
سکونتگاههای روستایی در سالهای اخیر با هدف دستیابی به شرایط مساعد زندگی و ایجاد برابری، عدالت، کاهش فقر و نابرابری، ، بویژه نابرابری بین شهر ها و روستاها، در معرض طرحها و پروژههای بزرگ عمرانی با حجم سرمایهگذاری بالا قرار گرفتهاند تا زمینه تثبیت جمعیت را در روستاها فراهم کنند. این مقاله به بررسی و ارزیابی اثرات اقدامات عمرانی انجام شده در تثبیت جمعیت روستایی دهستان اک پرداخته است. در همین راستا سؤال اساسی تحقیق این است که چه رابطهای بین اقدامات عمرانی انجام شده و تثبیت جمعیت روستایی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد. روش تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر نوع کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری شامل 9 روستای دهستان اک میباشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کمی با استفاده از دادههای پیمایش میدانی و داده-های سرشماری (1395-1355) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی شامل میانگین، میانه و انحراف معیار استفاده شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی، تعادل جمعیت و توزیع سکونت اندازهگیری شد و برای آزمون فرضیه از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای حاصل از مدل آنتروپی نشان میدهد که در سنجش میزان پراکندگی و روند تغییر اندازه سکونتگاهها میزان آنتروپی از مقدار 6/139 درسال 1355 به میزان 7/119 در سال 1395 کاهش یافته است. همچنین میزان آنتروپی پراکنش و توزیع فضایی جمعیت روستایی از مقدار 9/159 درسال 1355 به مقدار 2/148 در سال 1395 رسیده است. هر چه میزان آنتروپی کمتر باشد نشان دهنده توزیع متعادل است بنا براین بر اساس نتایج مدل، توزیع نظام سکونتگاهی و جمعیت در سطح دهستان متعادلتر شده است. همچنین نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که اثرات اقدامات عمرانی انجام شده در ابعاد مختلف با کاهش مهاجرت رابطه معناداری داشته و بیشترین ضریب همبستگی بین دو بعد اجتماعی و اقتصادی با ضریب 06/1 درصد میباشد.
امیر قاسمی؛ بهزاد ملکپور اصل
دوره 4، شماره 13 ، آبان 1402، ، صفحه 73-100
چکیده
برهمکنش کارآفرینی منطقهای در کنار متغیرهای دیگری نظیر رهبری، نهادها، تناسب با ساختار بازار و موهبت منابع، میتواند یک منطقه را به سوی شکوفایی و توسعهی درونزا سوق دهد. در این مسیر، کارآفرینی منطقهای یکی از متغیرهای میانجی توسعهی درونزای منطقهای بوده و میتواند مانند یک کاتالیزور، فرآیند دستیابی به توسعه را تسهیل کند. ...
بیشتر
برهمکنش کارآفرینی منطقهای در کنار متغیرهای دیگری نظیر رهبری، نهادها، تناسب با ساختار بازار و موهبت منابع، میتواند یک منطقه را به سوی شکوفایی و توسعهی درونزا سوق دهد. در این مسیر، کارآفرینی منطقهای یکی از متغیرهای میانجی توسعهی درونزای منطقهای بوده و میتواند مانند یک کاتالیزور، فرآیند دستیابی به توسعه را تسهیل کند. هدف از این پژوهش نیز، بررسی و واکاوی ارتباط میان این اجزا در دستیابی به توسعه اقتصادی درونزا در سطح منطقه موردپژوهش است. از اینرو پس از آنکه در بخش نظری پژوهش، ذیل متغیرهای اصلی کارآفرینی منطقهای یعنی سرمایهی انسانی و دانش جدید، معیارها و شاخصهایی از منابع متعدد احصاء گردید، با بهرهجویی از روشهایی نظیر روش PLS و معادلات ساختاری و با تکیه بر دادههای آماری موجود و گردآوریشده ذیل شاخصها در سطح موردپژوهی یعنی شهرستانهای استان تهران، روابط موجود میان شاخصها با یکدیگر، شاخصها با متغیرها و متغیرهای مستقل و میانجی با متغیر وابسته از طریق دستیابی به مدل اندازهگیری پژوهش تحلیل شد. از آنجا که در مدل اندازهگیری پژوهش، بارهای عاملی میان هریک از متغیرها با شاخصهای خود، بیش از 4/0 بوده و همچنین ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی هریک از متغیرها بیش از 7/0 است، درنتیجه پایایی مدل پژوهش قابل قبول است. همچنین، میانگین واریانس استخراجی تمامی متغیرها بزرگتر از 5/0 است، درنتیجه روایی همگرای مدل نیز در بازه قابل قبول است؛ از سوی دیگر، مقادیر موجود در قطر اصلی ماتریس فورنل و لارکر، از کلیه مقادیر موجود در ستون مربوطه بزرگتر است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این مدل، از روایی واگرای قابل قبولی نیز برخوردار است. مدل ساختاری پژوهش نیز، در سطح معناداری کوچکتر از 5 درصد، ضریب رگرسیونی 698/0 را میان دو متغیر کارآفرینی و توسعه درونزای منطقهای نشان میدهد که ارتباط میان این دو متغیر و درنتیجه فرضیه پژوهش را در سطح معناداری قابل قبول اثبات میکند. در انتهای پژوهش و با اثبات نقش میانجیگر کارآفرینی در فرآیند توسعه درونزای منطقهای، وضعیت توسعهیافتگی هریک از شهرستانهای استان تهران مبتنی بر دادههای پژوهش نشان داده شده است و سیاستها و برنامههایی در راستای ارتقای سطح توسعهیافتگی شهرستانهای کمتر توسعهیافته مبتنی بر عناصر و اِلمانهای کارآفرینی پیشنهاد گردید.